– دیروز می خواستم به خانه ی دوستم بروم اما پدرم به من اجازه نداد، دلیلش را هم که می پرسم سرم داد می زند و جواب قانع کننده ای ندارد.
–چرا دختر نباید با صدای بلند بخندد؟
_ اصلا چرا باید حجاب داشته باشم؟
_ دلم می خواهد برای رفتن به مهمانی لباس هایم را خودم انتخاب کنم و هر چه دوست دارم بپوشم اما اجازه نمی دهند.
و هزار سوال و گلایه ی دیگر که متاسفانه ذهن فرزندمان را درگیر خود کرده است.
_ چرا خدا ما را خلق کرده است؟
مهدیه شفیع نادری هستم دکترای روانشناسی و موسس مرکز مشاوره آفرینش که در این مقاله آموزشی، برای شما والد عزیز از بحران های دوره ی نوجوانی نوشته ام، تا با فراگیری این اطلاعات بتوانیم در این دوران حساس، بهترین رفیق نوجوان خود باقی بمانیم.
نوجوانی یعنی حوزه ورود به بلوغ جنسی،
این دوران در پسرها در محدوده سنی ۱۱ تا ۱۹ سالگی و در دخترها ۹ تا ۱۹ سالگی است. در مواقعی که فرزندتان دچار بلوغ زودرس یا دیررس میشود باید متخصص غدد کودکان بررسی کند که آیا مسائل هورمونی یا اموری دیگر در این موضوع نقش دارند یا نه!
1/ بحران هویت
2/ بحران بلوغ
3/ بحران استقلال
4/ بحران شخصیت
که در اینجا با بحران هویت، بیشتر آشنا می شویم
و در مقالات بعدی، سه بحران دیگر را توضیح خواهیم داد.
هویت با چیستی و چرایی شکل میگیرد. فرزند شما تا قبل از این با یکی دو توضیح و اصرارتان راه میآمد و متقاعد میشد اما اکنون میخواهد دلیل و ریشه همه توصیهها، سفارشها و نصیحتهای شما را بشناسد.
برای چه باید نماز بخواند؟ چرا باید حجاب داشته باشد؟ برای چه نباید اینگونه لباس بپوشد؟ اصلاً برای چه باید درس بخوانم؟
برایش این سوال ایجاد میشود که چرا او را به دنیا آوردهاید دلیل خلقت چیست؟ خدا کجاست؟
گاهی اوقات سوالها جدی و اساسی در سطح آفرینش است و گاهی در سطح رفتار یا امور روزمره زندگی است مثلاً چرا
بابا این کار را کرد؟ چرا اینطوری صحبت میکند؟
چرا ما خانه مان را عوض نمیکنیم؟ چرا خانه ما در این منطقه هست؟ چرا بابا ماشین ما را عوض نمیکند؟ چرا مدیر یا معلم اینگونه حرف زدند؟
اگر ما نتوانیم چیستی و چرایی مطرح شده برای نوجوان را به درستی مدیریت کنیم باید منتظر یک انفجار باشیم.
متاسفانه برخی والدین و اولیای آموزشی نه استقبال خوبی از این چیستی و چراییها دارند و نه پاسخ مناسبی برایش پیدا میکنند از نظر آنها این سوالات علامت طغیان فرزند است.
از این رو با نگرانی سعی دارند این طغیان را مهار کنند و جلوی آن را بگیرند!
اولین مرحله و نخستین قدم در ارتباط با نوجوان این است که ما این دوره هویتیابی و بروز چیستی و چراییهای آنها را بپذیریم و مهارت رفتار مناسب در این زمان را بیاموزیم.
هویت، مسئله ای بسیار اساسی است. اگر کسی هویت کسب نکند، در مراحل بعدی زندگی قدرت «نه گفتن» ندارد و امکان دارد سرنوشت و آینده ی خود را در اختیار دیگران قرار دهد.
اگر نوجوان شما چشم و گوش بسته طبق اعتقادات شما رفتار میکند، خوشحال نباشید.
ببینید چرا نوجوانتان چیستی و چرایی ندارد؟
اگر او به دنبال دلیل اعتقادات، افکار و اتفاقات اطرافش نیست، باید با طرح سوالهایی وی را تشویق کنید تا جستجوگر شود و بفهمد هنوز خیلی از چیزها را نمیداند، بنابراین باید به دنبالش برود، حقیقت و پاسخ صحیح چرا هایش را بیابد. آن را در خودش شکل بدهد تا ریشه بگیرد، نه اینکه سطحی عمل کند و بعد با هر تلنگری به هر سویی کشیده شود، همان اتفاقی که بر سر اعتقادات بسیاری از افراد بزرگسال آمده است.
متاسفانه ما نخست جلوی هویتیابی و هویت خواهی نوجوان را میگیریم بعد هم میخواهیم او را تشویق کنیم به راهی برود که خودمان میگوییم. آن هم با دلایل و صحبتهای بیهویتی که سست، بی اعتبار، بیریشه و بیمنطق هستند.
مثلاً با این جملات به نوجوان جواب میدهیم: «خدا دوست دارد… خدا دوست ندارد… این درست نیست؛ مردم چه میگویند؟ اگر فامیل بگویند چرا، چه میگویی؟» توجه داشته باشید اینها هویت دادن نیست هویتهایی که ریشه نگرفته باشند، یک شبه و با یک سوال، با شنیدن یک حرف متفاوت یا با یک شک میتوانند به هم بریزند و از بین بروند .
اولین بحران «بحران هویت» است. کودک شما تا قبل از نوجوانی به توصیههای شما توجه میکرد. در واقع سبک زندگی و رفتار او با خانواده در تعارض جدی نبود؛ اما در نوجوانی شناخت ها شکل می گیرد و شروع به مخالفت با شما میکند، زمانی که میخواهد به مهمانی برود، نوع پوشش و همه مسائل دیگراو با شما در تعارض قرار میگیرد. نوجوان در تمام این اختلاف نظرها در حال پیدا کردن دیدگاه و منظر خودش است.
در واقع نوجوانی اول تلاطمهای فکری و شناختی است و این تلاطم ها نوجوان را کاملا به هم می ریزد.
وقتی راهکار را به والدین میگویم بعضی از آنها نمیتوانند بپذیرند، ذهنشان مقاومت میکند؛ اما بعد از اجرا نتایج مطلوبی را به دست میآورند.
1/ ما باید با فرزندمان جلسات پرسش و پاسخ بگذاریم، اگر خودمان اطلاعات کافی نداریم، هزینه کنیم و فرد باسوادی را در زمینه مورد نظر بیاوریم تا با فرزندمان صحبت کند.
توجه داشته باشید که هویت، در مسیر شکلگیری افت و خیزهای زیادی و عوارضی نیز دارد.
باید بتوانیم با عوارض بحران هویت برخورد مناسبی داشته باشیم.
یادمان باشد نوجوان در مسیر هویتیابی امکان دارد روزانه در رابطه با ارزشهای متعدد زندگی مثل درس خواندن، سبک لباس پوشیدن، جهان بینی، مسائل عبادی و… نظرش تغییر کند.
نوجوان در این دوران آشفته و سردرگم است و مدام به انتخابهای خود شک میکند. گاهی فکر میکند او بهتر از والدینش میفهمد برای خود سبک و سیاقی متفاوت از آنچه والدین قبول دارند، انتخاب میکند و گاه پشت پا میزند و هر آنچه که تا کنون قبول داشته است. ممکن است گاهی درگیر فرقههای متفاوت مذهبی شود یا برعکس قید همه چیز را بزند.
2/ فکر نکنید الان با تمام قوا باید مانع او شوید. اتفاقا گاهی بعضی مسائل را باید خودتان، قبل از اینکه فرزندتان به دنبالش برود، برای او مطرح کنید، مثل علائم بلوغ .
3/ برایش توضیح دهید: « عزیزم، در دیدگاه فکری دیگر، این مسئله اینگونه بیان شده است. اگر دوست داشتی، می توانیم با هم مطالعه کنیم یا از یک فرد آگاه کمک بگیریم.»
4/ ذکر این نکته بسیار ضروری است که اگر از فرد دیگری در رابطه با این موضوع کمک می گیرید، فردی آگاه و به دور از هرگونه تعصب باشد.
✍️ {خانم مهدیه شفیع نادری/ دکترای روانشناسی،
استادیار دانشگاه و موسس مرکز مشاوره آفرینش }